زبان و ادبیات فارسی برای چندین قرن زبان رسمی اداری هند بود و بسیاری از مردم آنجا به این زبان تکلم می کردند و در همین راستا بود که فرهنگ غنی ایران زمین نیز توانست در شبه قاره گسترش یابد و فرهنگ هند را غنی سازد، اما به دلایل بیشمار این زبان شیرین رو به زوال می نهد تا حدی که امروزه به جزء ضرب المثلی در مورد بی فایده بودن یادگیری آن چیزی به جای نمانده است و تنها در برخی از دانشگاه هند و مراکز فرهنگی وابسته به ایران این زبان آموزش داده می شود.

زبان کلید گفتگوی میان مردمان، تمدن ها، نشر و گسترش فرهنگ ها به شمار می رود. زبان و ادبیات فارسی برای چندین قرن زبان رسمی اداری هند بود و بسیاری از مردم آنجا به این زبان تکلم می کردند و در همین راستا بود که فرهنگ غنی ایران زمین نیز توانست در شبه قاره گسترش یابد و فرهنگ هند را غنی سازد، اما به دلایل بیشمار این زبان شیرین رو به زوال می نهد تا حدی که امروزه به جزء ضرب المثلی در مورد بی فایده بودن یادگیری آن چیزی به جای نمانده است و تنها در برخی از دانشگاه هند و مراکز فرهنگی وابسته به ایران این زبان آموزش داده می شود. در این قسمت سعی بر آن گردیده است که از آغاز تا زوال این زبان به صورت خلاصه بیان شود.

بنا به روایت مختلف تاریخی، پیشینه روابط هند و ایران به پانصد سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد. نخستین پادشاه ایرانی که توانست قسمت سند را فتح کند؛ داریوش بود و حکومت ایرانیان بر آن منطقه تا سال ۳۲۵ میلادی برقرار بوده است. در زمان حکومت موریان ایران بر هند نفوذ عمیق گذاشت، چنانکه در رسم و اوضاع زندگی مردم مشابهات زیادی به چشم می خورد. شایان ذکر است که در دوران قبل از اسلام عرب ها نیز با نواحی ساحلی هند روابط بازرگانی بسیار داشتند، اما رابطه سیاسی هند و اعراب به پس از اسلام باز می گردد.

در قرن سوم هجری صفاریان بر سند غلبه میکنند و مردمان آن سرزمین توانستند برای اولین بار با نژادهای فارسی زبان اختلاطی داشته باشند. بنا به یاداشتهای «ابن حقول و اصطخری» در عصر صفاریان مردم مکرانی هم به زبان فارسی و هم به زبان مکرانی تکلم می کردند. از آن زمان تا عصر اکبر شاه (یعنی برای مدت ششصد سال) تحصیل زبان فارسی در میان هندوها عموما رواج نیافت.

حادثه مهمی که در این مقطع زمانی رخداد، حملات متعدد محمود غزنوی به هند است. این پادشاه توانست در هند حکومت داری کند و این زمان آغاز نفوذ زبان فارسی در شبه قاره هند است، برغم آنکه بسیاری محمود را بعلت «بت شکن» بودن مورد انتقاد قرار می دهند اما او مردی فاضل بود و در زمان او مردم از هر گروه و نژاد با عزت و احترام زندگی می کردند. در عهد او زبان فارسی در شمال هند گسترش یافت و شعرای نامدار بسیاری زندگی می کردند. همچنین در این عصر زبانی به وجود آمد که بعدها زبان مشترک هندوها و مسلمانان قرار می گیرد و در سرپرستی و ترقی این زبان هر دو گروه تلاش و کوشش مشترک داشتند. در میان مسلمانان اولین شاعر هندی مسعود سعد سلمان است که در عهد غزنویان می زیسته است و در سه زبان عربی، فارسی و هندی دیوان ها دارد.

از آنچه بیان گردید، این مطلب روشن می گردد که تا پیش از زمامداری حکومت مغولان در هند فارسی   زبانان زیادی نبودند. برای این مهم نیز دلایل بسیاری وجود دارد که در ذیل به چند نمونه اشاره می گردد:

۱. از آغاز حکومت اسلامی اداره مالیات در دست هندوها بود و تمامی کارها اداری به زبان هندی انجام می گرفت و لذا آنها می توانستند بدون یادگیری زبان فارسی به کار در مشاغل دولتی بپردازند.

۲. نباید این امر را نادیده گرفت که بیشتر جمعیت هند در روستاها ساکن هستند و حکومت روستایی یا همان پانچایات از قدیم در روستاها پا برجاست و در این حکومت ها معلم و استاد مقام و منزلت موقر داشته اند، هنگامی که مسلمانان زمام امور را به دست می گیرند، روال قدیمی را ادامه می دهند و مسئله آموزش اجباری که منافی آزادی دینی بود مسلمان را بر آن داشت که هیچگاه آموزش را اجبار نکنند.

۳. طبقات عالی هندوها قدامت پرست بودند. علامه البیرونی در رساله «هند» از عادات و طبایع هندوان وقوفی پیدا کرد و ابراز داشت که هندوها برای این با جهان خارج روابطی ندارند چراکه آنان از تمامی بیگانگان و اجنبی ها نفرت دارند و آنها را کثیف می پندارند. هنگامیکه مسلمانان به هند آمدند، آنها نه تنها بیگانه و اجنبی بلکه حاکم نیز بودند و بنابراین نفرت دوچندان از آنها داشتند؛ بعلاوه آنکه البیرونی آورده است که هندوها به علوم و تجمل پیشنیان خود فخر و مباهات دارند و کشور خود را بهترین کشور، قوم خود را والاترین قوم و فرهنگ خود را عمده ترین فرهنگ می پندارند.

۴. در قرن دوازدهم میلادی نهضت های صوفیانه و اصلاح و دعوت به دین به اوج خود رسیده بود. در این عصر گروهای نوین و طبقات جدید به وجود آمدند. تمام مصلحان با عموم مردم سر و کار داشتند، بنابراین زبان عموم مردم انتخاب کردند و به جای فارسی، زبان هندی را بهترین وسیله تبلیغی عنوان کردند. بنابراین مولفان چیره دست و نامدار مسلمان در این عصر به زبان هندی می نوشتند و طبیعی است که روش ترویج زبان فارسی را در این عصر صدمه رساند.

سال ۱۳۹۶

کد خبر 1906

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 1 =